رهبر جمهوری اسلامی ۴۶ سال پس از انقلاب بهمن ۵۷، شرکتکنندگان در راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ را چنان ستایش کرد که حضور آنها را «قیام» خواند و گفت که آنها «یک کار به هنگام» انجام دادند.
در همان روز، شهرستان دهدشت شاهد اعتراضها پراکندهای بود. به فاصلهٔ کوتاهی، عدهای از «رزمندگان دوران جنگ ایران و عراق» فراخوانی برای تجمع در سالگرد حصر رهبران «جنبش سبز» دادند.
چند روز بعد، کشته شدن یک دانشجوی دانشگاه تهران در مسیر خوابگاه، اعتراضهای دانشجویی را جرقه زد.
سپس کادر درمان یکی از بیمارستانهای تهران در اعتراض به گرانی دلار و و پرداختیهایشان تجمع کردند.
هر چند دلیل این اعتراضها متفاوت بود اما همهٔ آنها در یک نکته اشتراک داشتند؛ «نارضایتی» از وضعیت موجود که پاسخ اعتراضها را در نهایت با خشونتهای سیاسی و دولتی میدهد.
دولت مسعود پزشکیان موسوم به «وفاق ملی»، نیز با تلاطمهای سیاسی ناشی از موضعگیریهای رهبر جمهوری اسلامی، خود را وفادار به «اجرای سیاستهای کلی مصوب رهبری» میداند و میگوید نمیخواهد وعدههای نشدنی بدهد.
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در شبکه تلگرامی خود دربارهٔ حال و روزگار دولت پزشکیان نوشته که دولت او «در حال غرق شدن در باتلاق پاستور است و خودش هم ظاهراً خبر ندارد».